من و خدایی در این نزدیکیست

این جا محلی است برای نوشتن روزانه ها یم..........

من و خدایی در این نزدیکیست

این جا محلی است برای نوشتن روزانه ها یم..........

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

شهر بازی

يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۵۲ ب.ظ

یکی از همین روزا حتما میرم شهربازی.سوار تاب میشم تا سرم گیج بره.یا سوار اون وسیله برقیه که اسمشو نمی دونم میشم تا از ترس تا مرز سکته پیش برم و جیغ بزنم.یا سوار سرسره تا پر بشم از شادی.

آخرین باری که شهربازی رفتم کی بود؟؟؟؟؟؟

آهان یادم اومد وقتی که بندرعباس بودم.......خوش گذشت.

حتما یکی از همین روزا به شهربازی میرم.

کتابی که من میخوانم

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۹ ب.ظ
یک جمله از متن یک کتاب" تنها یک گناه وجود دارد و آن هم دزدی است"اگر کسی را بکشی او را از خانواده اش دزدیده ای......................
کتاب بادبادک باز از خالد حسینی

اندر احوالات کتاب

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ق.ظ
من و خدایی که در این نزدیکی است - اندر احوالات کتابخب من در کل خیلی کتاب می خونم و یه جوراییworm bookهستم.در طول تاریخ زندگی ام هم نوع کتابایی که میخوندم تغییر کرده(همپین آدم فرهیخته ای هستم من....).تا اواخر دوارن راهنمایی و دبیرستان رمان می خوندم و از وقتی که دانشجو شدم دیگه رمان ایرانی نخوندم...........

یادمه سوم راهنمایی بودم کتاب پیرمرد و دریا رو یک شبه تموم کردم یعنی فکر کنم تا ساعت2-3نیمه شب بیدار بودم.همیشه توی کتاب خوندن همینطوری هستم تا تموم نکنم نمی تونم آروم بگیرم.البته تو فیلم دیدن هم همینطوری هستم.یعنی باید اول آخرشو ببینم و ...

کتابای فلسفی ، روانشناسی، تاریخی،رمانهای خارجی و خلاصه هر کتاب خوبی که به دستم بیافته می خونم.

خب غرض از این روده درازی این بود که امروز یه کتاب خیلی خوب رو براتون معرفی کنم .توصیه می کنم حتما بخونیدو لذت ببرید.هر چند غیر اخلاقیه ولی خب کسی که نیست می تونین فایل پی دی اف رو هم دانلود بفرمایید.

داستان این کتاب درباره یک تاجر ایرانیه که در زمان قاجار به فرنگ سفر می کنه .این کتاب از زبان راهنمای این تاجر نوشته شده ،توضیحاتی که درباره برخورد این آقا با خانمهای موبور اون ور آب داده بسیار خنده دار و بعضی مواقع تاسف باره.........

بخونید دیگه ضرر نمی کنین


روشنفکری