روزمرگی
این روزا توی اداره دچار روزمره گی عجیبی شدم .کلی فکر و ایده دارم اما حوصله ای نیست.
کارم شده اداره دانشگاه (دو روز در هفته) خونه.............
این روزا توی اداره دچار روزمره گی عجیبی شدم .کلی فکر و ایده دارم اما حوصله ای نیست.
کارم شده اداره دانشگاه (دو روز در هفته) خونه.............
برگرفته از کتاب ملت عشق....
قاعده اول:کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می بریم ، همچون آینه ای است که خود را در آن می بینیم . هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید ، به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم به سر می بری . اما هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید ، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است .
ملت عشق را بخوانید و حض وافر ببرید با نویسندگی الیف شاکاف ترجمه ارسلان فصیحی انتشارات ققنوس
زندگی جدید من شروع شده.تجربه جالب و چالش برانگیزیه....
کنار اومدن با یه آدم دیگه یه وقتایی واقعا سخته............
باشد که موید باشیم......
*داره بارون میاد.........
هوای این روزها به شدت جالب شده.هفته پیش از سرمای زیر صفر مستفیض بودیم . و این هفته از گرمای بالای سی درجه......
بدنمان هنگ کرده من باب اینکه باید یخ بزند یا به جوش آید..............
چیدمان شروع شد و شمارش معکوس ..............
زندگی جدید من
این روزها سخت درگیر مقدمات زندگی جدیدم هستم که به صورت رسمی از 2دی شروع خواهد شد.............
باشد که این روز روزی خاطره انگیز باشد و دروازه ای جهت پرتاب موفقیت آمیز به برهه ی جدیدی از زندگی ..........
امید است که هوا در آن روز کمی گرمتر باشد که نشویم عروس یخی همانا.....................
همانا از من به شما وصیت نصیحت .....
بخوانید کتاب اتش بدون دود از نادر ابراهیمی را...............
بخوانید کتاب رویای تبت از فریبا وفی را.............
و نخوانید کتاب سجاده و صلیب را.................
بابو هوا چه سرده............
یخ زدیم...............
و این چینین است که با دیدن بارش برف در دیگر مناطق کشور ناله و فغان ما از سرما و خشکی هوا به آسمان می رود..............
سلام
بعد از تقریبا ده ماه دوری من امروز برگشتم...........
با کلی تغییر.............
با کلی اتفاقات خوب...................
امید است این خوشبختی دوام داشته باشد...............
روز عشق بدون عشق بودن خیلی بده.....حتی اگر که سعی کنی به روی خودت نیاری یا سعی کنی که بیرون نری و عروسک و گل و شکلاتای قرمز و خوشگل پشت ویترین مغازه ها رو نبینی ...
جایی توی قلبت خالیه که دلت نمیخواد خالی باشه ولی نمی دونی چطوری باید پرش کنی.......
در وب یکی از دوستان خوندم نوشته بود هیچ کس قلب اون رو لمس نکرده و او هم قلب هیچ مردی رو لمس نکرده و ترسیدم ..
ترسیدم نکنه منم به این سرنوشت مبتلا بشم که به شدت غم انگیزه...........
غم انگیزه که توی این دنیا با هفت میلیارد جمعیت(جهانی فکر کنیم) یه نفر تنها بمونه..............