این روزها چیزهای عجیب و آشنا زیاد سر راهم قرار می گیره .نمی دونم به چشم نشانه بهشون نگاه کنم یا اینکه تصور کنم که خدا داره یه نوع بازی باهام می کنه........
پنج داستان از جلال آل احمد.
این روز ها شروع کردم به خوندن کتابهای جلال آل احمد.
واقعا قدرت قلم جلال منو شگفت زده می کنه.وقتی که سفرنامه حج می نویسه با ادبیات خاص سفرنامه دست به این کار میزنه، یا وقتی سرگذشت کندوها رو می نویسه از ادبیات خاص داستان استفاده میکنه.یا وقتی که برای نوجوانان داستان می نویسه......یا کتاب غربزدگی که کلا من متوجه نشدم چی نوشته و منو جذب نکرد.
کتاب پنج داستان از این نویسنده واقعا قشنگه.مخصوصا داستان گلدسته ها که در مورد گلدسته های نیمه تمام یه مسجد روبروی مدرسه پسرانه است.این داستان در کتاب فارسی دوران مدرسه هم چاپ شده بود و از اونجایی که داستان دچار یه سری ممیزی شده بود من دوست داشتم اصل داستان رو بخونم و به طور اتقاقی داخل این کتاب پیدا کردم.بسیار جالب و دلنشین بود در حقیقت میشه گفت قسمتهای خوب رو حذف کرده بودن......
قهو ه ام را تلخ تلخ می خورم و همکارم متعجب از اینکه چطور می تونم اینقدر مزه تلخ رو تحمل کنم.اون نمی دونه که من از این تلخی لذت می برم...........
و از مزه شیرینی قند و شکر حالم بد میشه........
او رفت و من تا وقتی بود زیاد بود و نبودش فرقی نمی کرد برام.هر چند اطرافیان زمزمه هایی داشتند درباره ما ولی من اهمیت نمی دادم او را نمی دانم......
ولی از وقتی فهمیدم که او رفته فکرم درگیر اوست....
امان از فکر و خیال........
این فکر و خیال یه وقتایی نباشه خیلی خوبه یعنی اگر یه وقتایی آدم قدرت تفکرشو از دست بده همچینم بد نیست...............
کتاب خسی در میقات نوشته جلال آل احمد.
جلال خاطرات خودشو در سفر حج نوشته.خیلی جالبه وقتی کتاب رو میخونی میفهمی که عربها از قدیم الایام با ایرانیها رابطه خوبی نداشتن و رفتار بسیار بدی داشته اند .و دراین مدتی که گذشته نه تنها رفتارشون بهتر نشده بلکه بدتر هم شده......
تنها تغییری در وضع مکه و مدینه ایجاد شده امکانات جانبی اونه وگرنه عربها هنوز همون رفتار بدوی و بیابانی خودشون رو دارن........
حالاچرا مملکت ما با همه این رفتارها بازهم هر سال افرادی رو به حج میفرسته خدا می داند و بس.........
جلال هدف خودشو از این سفر پیدا کردن برادرش که عنوان مبلغ شیعه به مکه رفته و فوت شده عنوان میکنه و میگه برای کسی که معتقده خدا همه جاهست....
در کل کتاب خوبیه ........
اگر دوست داشتین حتما مطالعه کنید این کتاب رو........
برنامه خندوانه به آخرش رسیده تقریبا .فارغ از اینکه برنامه خوب و شادیه ولی من از رفتار رامبدجوان خوشم نمیاد.احساس می کنم با تکبر با اطرافیان ، شرکت کنندگان و حتی مهمانان که ادعای دوستی باهاشون داره رفتار میکنه.عصبی میشم وقتی همکارشو بدون پیشوند آقا صدا می زنه..
احساس می کنم که به زور داره می خنده.و شرکت کنندگان رو هم مجبور به خندیدن میکنه........
ولی جناب خان رو خیلی دوستدارمممممممممم
چند وقت مصاحبه یه بازیگر رو می خوندم که نوشته بود از بیکاری رفته دماغشو عمل کرده(قابل توجه مسئولین محترم فکری به حال بیکاری جوانان کنن).منم این روزا به شدت بیکار و دچار روز مرگی، و از اونجایی که دماغم نیاز به عمل نداره(الکی مثلا من دماغم خوشگله) رفتم کلاس زبان ثبت نام کردم و قراره از آبان ماه برم کلاس..........
خدا هیچ بنده ای رو دچار بیکاری نکنه که دست به کاراییه میزنه عجیب غریب...............
همانا ابهتی که عمه دارد خاله ندارد و شیرینی که در عمه بودن هست عمرا هیچ خاله ای که عمه نیست را درک کند.و قندی که هنگام شنیدن کلمه عمه در دلمان آب می شود را به هیچ چیز در این دنیا و آن دنیا عوض نخواهیم نمود......
به افتخار تمامی عمه ها که مظلوم و فحش خور تاریخ شده اند..........